روایت مهدی جمشیدی از اتفاقاتی که منجر به شکلگیری «شارلاتانزیم مطبوعاتی» علیه آیتالله مصباح شد
تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۱۰۳۲۶
مهدی جمشیدی معتقد است تصویر وارونهای که «شارلاتانزیم مطبوعاتی» از علامه مصباح ساخت از سال ۱۳۷۷ و سخنرانیهای ایشان در نماز جمعه آغاز شد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همزمان با ایام سالگرد وفات علامه مصباح یزدی مراسم بزرگداشت این عالم ربانی و رونمایی از کتاب «مسئولیت سنگین هویتسازان» به همت دانشگاه صدا و سیما برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مراسم حجت الاسلام علی مصباح یزدی با موضوع «رسالت رسانه انقلابی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی» و مهدی جمشیدی استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با موضوع «روایتپردازیهای وارونه از آیت الله مصباح» صحبت کردند. همچنین پروفسور محمد لگنهاوزن عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی درباره ویژگیهای رفتاری و علمی این عالم ربانی صحبت کرد.
علی مصباح یزدی در این نشست گفت: در فرمایشات علامه مصباح یزدی این نکته بسیار برجسته و پرتکرار است که رفتار اختیاری انسان برآمده از 2 عامل اصلی است؛ عامل اول باورها و افکار نظری به معنای نوع نگاهی است که شخص به جهان، خودش، هدف از زندگی و ... دارد. طبیعتاً اگر نگاه انسان به جهان، مادی و محدود باشد و اینگونه فکر کند که چند سالی در آن زندگی میکنیم و نابود میشویم عملش بسیار متفاوت با کسی است که جهان را مخلوق فردی بینهایت میداند. پایه دومی که باعث رفتار اختیاری در انسان میشود موضوع انگیزش و امید است. این که نگاه به هستی، انسان و معنای زندگی درست در آحاد جامعه چگونه باشد همان چیزی است که پایه فرهنگ را تشکیل میدهد.
وی اضافه کرد: برای اینکه یک جامعه به سعادت برسد، باید در ابتدا فرهنگ خود را تصحیح کند و باورها، ارزشها و رفتارهایش را مطابق عقل و منطق تغییر دهد. حال سؤال اینجاست که چگونه چنین اتفاقی رخ میدهد؟ در پاسخ به این سؤال میخواهم نگاهی به موضوع رسانه داشته باشم. تبیین باورهای عمیق فکری برعهده قشر نخبگانی است، اما برای اینکه این موضوعات تبدیل به فرهنگ عمومی شده و رفتار اجتماعی سیاسی مطابق با اسلام را تشکیل دهند، نیاز است که آن افکاری که در جامعه نخبگانی تولید میشود، به وسیله رسانهها بیان شود.
حجت الاسلام مصباح یزدی در پایان گفت: انقلاب اسلامی یک انقلاب 100% فرهنگی بود. انقلاب اسلامی ریشههای مبنای فکری افراد را تغییر داده و آن را به سمت آموزههای اصیل اسلامی سوق دهد. براین اساس اگر رسانهای بخواهد سیمای انقلاب و تسهیل کننده اهداف آن باشد، باید در ابتدا خودش انقلابی باشد. انقلابی، یعنی این که تبلور فرهنگ اسلامی از منظر فکری، مباحث نظری و تئوریک باشد. به عبارت دیگر، چنین رسانهای ویترین ارزشهای اخلاقی اسلام است.
محمد لگنهاوزن عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: بیش از 31 سال است که در ایران هستم و افتخارم این است که میتوانستم کنار علامه مصباح یزدی بنشینم. ایشان به مباحث فلسفی بسیار علاقه داشت؛ به نظرم هر زمان که از فلسفه صحبت میکردیم، خستگی ایشان در میرفت و میدیدم که واقعاً نشاط پیدا میکرد. بر همین اساس معتقدم که فلسفه برای ایشان یک اکسیر بود.
هیچ وقت علامه مصباح را عصبانی ندیدم
وی ادامه داد: سطح علمی و دانش بنده در برابر ایشان به اندازه یک دانشجو در برابر استاد بود، اما ایشان همیشه نسبت به من مثل یک همکار رفتار میکرد و حتی خیلی وقتها اجازه نمیداد که از او به خاطر تمام موضوعاتی که به من یاد داده است تشکر کنم. ایشان برای دفاع از دیدگاهش دلیل و منطق میآورد و من هم همین طور، اما هیچوقت کمترین نوعی از عصبانیت را در چهره و رفتار او ندیدم. احترام متقابل همیشه یکی از ویژگیهای منحصر به فرد علامه مصباح یزدی بود. ویژگی دیگری که از ایشان میخواهم اشاره کنم، تواضع اوست. اگر کسی از او سؤال میپرسید و پاسخ را نمیدانست، صریحاً میگفت: نمیدانم و بروید از فلان اندیشمند پرسید که درباره این موضوع بسیار بیشتر از من مطالعه داشته است.
سخنرانیهای سال 1377 علامه مصباح در نماز جمعه آغاز دست به یقه شدن او با جریان روشنفکری دولتنشین بود
مهدی جمشیدی، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سخنران پایانی این مراسم بود. او با موضوع «روایتپردازیهای وارونه از آیت الله مصباح» صحبت کرد: اخیراً رهبر انقلاب فرمودند که اگر خودمان روایت نکنیم، دشمن ما را روایت میکند. دنیای امروز ما، جهان روایتهاست و قطعاً روایت هم متکی بر زبان است. از این چشمانداز اگر بخواهم وارد بحث شوم باید بگویم که ما با یک مصباح روایتشده روبهرو هستیم، نه با خود مصباح. تصویری که عدهای از آقای مصباح ساختهاند هنوز هم در ذهن بسیاری از انقلابیها هم وجود دارد و به روایت کاملا وارونه و غلط از ایشان روبهروییم. نقطه عطف این اتفاق و روایت به سال 1376 برمیگردد. ایشان در 2-3 ماه آخر سال 1376 به خطبههای پیش از نماز جمعه دعوت شد و نظریات سیاسی را مطرح میکرد. در همانجا ایشان با جریان روشنفکری دولتنشین دست به یقه شد و این دعوا آغاز تاریخ مواجهه خونین و پرتنشی بود. رهبر انقلاب در توصیف همان فضای مطبوعاتی و رسانهای از عبارت «شالاتانزیم مطبوعاتی» یاد کردند و فرمودند که روایتپردازی این رسانهها از عدهای از بزرگان مخدوش است.
وی ضمن بیان بخشی از سخنان آیت الله مصباح که در کتاب «نظریه سیاسی اسلام» منتشر شده است، گفت: اولین سؤال این است که انگیزه آقای مصباح از آن سخنرانیها چه بود؟ من این موضوع را نقطه عطف زیست فکری و زندگی سیاسی آقای مصباح میدانم. چند سال پیش مقالهای نوشته شد و در آن گفتند که آقای مصباح با دخالت مردم در اداره حکومت مشکل داشته اما در اواخر عمر نظرش برگشته است. من سراغ همان سخنرانیها رفتم تا بدانم که ایشان چه گفت که اینگونه فضای مطبوعاتی علیه ایشان شکل گرفت.
آقای مصباح با دموکراسی سکولار مشکل داشت، نه اصل حاکمیت ملی
وی در پاسخ به شبههای مبنی بر عدم تمایل آیت الله مصباح به حکومت دموکراسی گفت: آقای مصباح در جلسه دوازدهم مورخ 19 تیر سال 1377 میگوید: «متوجه باشید که اگر بین خواست خدا و خواست مردم تعارضی ایجاد شد، باید خواست خداوند را بر خواست مردم مقدم بدارید. آن چیزی که امروزه به عنوان دموکراسی در قانونگذاری مطرح میشود به معنای مقدم داشتن خواست مردم بر خواست خداوند است که همان دموکراسی تحمیلی غربی و کنار گذاشتن دین است.» ایشان میگوید «دموکراسی سکولار در قانونگذاری با پذیرش دین منافات دارد.» کاملاً درست هم میگوید و منافات دارد.
30 مرداد 1377 ایشان میگوید: «از شبهاتی که در جراید مطرح شده این است که بنده با طرح این مباحث خواهان از بین رفتن اصل حاکمیت ملی در قانون اساسی هستم.» ایشان در پاسخ به این نکته میگوید: «آیا آن چیزی که در قانون اساسی آمده است، فقط حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خودش است یا در کنار آن گفته شده است که همه این قوانین در چارچوب اسلام گنجانده شده است؟» بنابراین آقای مصباح تاکید میکند که مردم در پرتو حاکمیت خداوند، بر سرنوشتشان حاکماند. در حقیقت دو موضوع را اینگونه کنار هم قرار میدهد.
جمشیدی بیان داشت: اگر فرض کنیم که قانون اساسی میگوید مردم بر سرنوشت خود حاکماند یعنی مصداق بارز اومانیسم در قانون اساسی آمده است. آیا این موضوع درست است؟ خیر.
استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آقای مصباح در 13 آذر 1377 میگوید: «اگر معنای دموکراسی در قانونگذاری این است که هر چه مردم بخواهند، معتبر و رسمی است، ولو خلاف نص قرآن هم باشد، اسلام چنین دموکراسی را در قانونگذاری نمیپذیرد.» حال سؤال من این است که مگر امام خمینی هم چنین چیزی را میپذیرد؟ همچنین آقای مصباح میگوید: «در مواردی که اسلام قوانین ثابت و دائمی وضع نکرده و با گذشت زمان تغییر و تحول ایجاد میشود، اسلام برای وضع قوانین جدید در موضوعات جدید به حکومت مشروع اجازه داده است.» بنابراین به تهجر و متوقف شدن در گذشته معتقد نیست.
علامه مصباح نخستین تئوریسین دموکراسی دینی بود
جمشیدی اضافه کرد: ایشان در جایی دیگر میگویند که «مردم در انتخابات مشارکت جدی داشته باشند و با این مشارکت، همدلی خود را با دولت اسلامی ثابت کنند. با این کار خود را سهیم و شریک در امور کشور بدانند.» بنابراین آقای مصباح به دموکراسی مشارکتی هم اعتقاد داشته است. جالب است بدانید که ایشان در سال 1363-1364 کتاب حقوق و سیاست در قرآن را نوشته و در پایان آن به اندازه 20 صفحه درباره مردمسالاری طرح داده است. ایشان معتقد بود که دموکراسی پیشین حساب شده نیست و نزدیک به آنارشیسم است و باید از ریشه آن را تغییر داد. در حقیقت به دموکراسی مهارشده معقول معتقد بودند، نه دموکراسی رها شده که فقط در اختیار خواستههای انسان است.
وی تأکید کرد: علامه در 27 آذر 1377میفرمایند: «نظام ما جمهوری اسلامی است که پایهاش بر دوش مردم است. بهترین تعبیر از جمهوریت و اسلامیت همان است که آقای مطهری گفت؛ یعنی جمهوریت شکل است و اسلام محتوا.» حال چگونه میشود که عدهای میگویند ایشان جمهوری اسلامی را قبول نداشته و معتقد به حکومت اسلامی بوده است؟ اولین طرح دموکراسی دینی را ایشان در سال 1363-1364 داده است.
ایشان در 18 تیر 1378 میفرمایند: «خدایی که ما را آفریده و مالک همه انسانهاست، اگر کسی را برای اجرای قوانین و احکام خود معین کرده است، او مشروعیت پیدا میکند و دیگر نیاز به پذیرش یا عدم پذیرش مردم نیست.» در حقیقت، آقای مصباح به برهان مالکیت الهی اشاره میکند. مشروعیت در اینجا به معنای حق حاکمیت است و ربطی به شرع ندارد. ایشان معتقد است که عنصر مشروعیت نقصی ندارد که بخواهیم با عامل دیگری یعنی مردم آن را تکمیل کنیم.
وی در پایان گفت: جالب است بدانید که آقای مصباح معتقد به دولت اقلی است، نه دولت توتالی و حداکثری. ایشان میگوید اصل براین است که خود مردم اداره امور را برعهده گیرند، هر جایی که نشد، براساس ضرورت، حاکمیت آن را به دست گیرد. بنابراین از منظر آقای مصباح گسترده امر اجتماعی بزرگتر از گستره سیاسی است. او طلایهدار جامعه مدنی است اما با وارونه کردن حقیقت او را مخالف سرسخت این ماجرا معرفی میکنند.
مستند «مصباح عزیز» روی آنتن شبکه سه سیما خواهد رفتآیتالله کعبی: علامه مصباح در کوران حملات دوم خرداد به ارزشهای دینی در وسط میدان بودانتهای پیام/
بزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیبزرگداشت علامه مصباح یزدیمنبع: تسنیم
کلیدواژه: آیت الله مصباح یزدی آیت الله مصباح یزدی قانون گذاری آیت الله مصباح قانون اساسی آقای مصباح سخنرانی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۱۰۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حضور تشکلها با عقاید مختلف در دانشگاه نشان از دموکراسی دارد
دانشجویان در هر دانشگاهی، نبض و شریان اصلی آن دانشگاه محسوب میشوند؛ و به بیانی دیگر، دانشجویان جزء مهمترین عناصر مؤثر در جامعه بیرون از دانشگاه نیز هستند و در همانطور که میدانیم، شهید بهشتی از دانشجو، به عنوان مؤذن جامعه یاد کرده و خواب مؤذن در کلام ایشان، برابر با قضا شدن نماز امت است؛ از این حیث، اهمیت جایگاه دانشجو در دانشگاه و جامعه، دارای اهمیت است. دانشجویان میبایست جایگاه فعالیت و کنشگری خویش را در قالب و تیمهایی که به عنوان تشکل دانشجویی از آن یاد میشود، ارائه کنند تا میزان اثر گذاری بیشتری داشته باشند. از این جهت، قصد پرداختن به چیستی و چرایی، آسیبشناسی و نحوه فعالیت تشکلهای دانشجویی را داریم؛ به همین سبب، طی گفتوگویی با مرضیه صدیقی از ادوار تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد، به این مسائل خواهیم پرداخت که به شرح ذیل است.
ضرورت وجود تشکل در دانشگاه چیست؟
همان طور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، تشکلهای دانشجویی، باید نقش حلقههای میانی بین حاکمیت و مردم را ایفا کنند؛ برای حل مشکلات، تشکلهای دانشجویی به عنوان حلقههای میانی در کارهای ویژهای مانند عدالتخواهی، مطالبهگری، تولید علم، کرسی نقد، نظریهپردازی و... نقش مهمی را ایفا میکنند، که به غالب این تعاریف که نگاه میکنیم، نیازمند نخبگان است؛ که به همین منظور، تربیت کادر و نیروهای نخبه با مولفههای انقلابی برای نظام اسلامی و در جهت حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و حرکتهای انفرادی، نمیتوانند چندان نقش چشمگیری را در هدایت اجتماعی، داشته باشند با گستردهتر شدن فعالیتها تشکلهای دانشجویی، نقش هدایتگری را مؤثرتر و بارزتر میسازد که همان تبلور نقش هدایتگری نسل دانشجو میباشد. همچنین برای تضمین روح اسلامی دانشگاه توسط افرادی از بدنه خود دانشجویان در همه حوزهها، اعم از علمی، سیاسی و فرهنگی ضروری است و ضامن حفظ پویایی انقلاب اسلامی است.
آیا فعالیت در تشکلهای دانشجویی، در توسعه ابعاد شخصیت فردی و اجتماعی و پیشرفت دانشجویان تأثیر دارد؟
یکی از موضوعات مورد تأکید مقام معظم رهبری، تأثیرگذاری و نقشآفرینی جوانان و دانشجویان در سطح جامعه بوده است. تشکلهای دانشجویی محلی هستند برای تجربه هدفمند آن چه در فردای دانشگاه، انسان با آن روبهرو است؛ البته در مقیاس کوچکتر و خطاپذیرتر که هزینه کمتری در اشتباهات دارد، مثل مدیریتکردن پروژههای کاری، برنامهریزی و آیندهنگری، ارتباط با افراد و نحوه رفتار با سایر اعضای مجموعه و همچنین میتواند برای تقویت ویژگیهایی که رشد آنها نیاز به تجربه دارد، مانند قدرت تحلیل سیاسی، بصیرت، سعه صدر در سختیها، شجاعت، تحلیل و قدرت تصمیمگیری، مدیریت بحران و حتی توکل و توسل، مفید باشد و همین تجربهها اگر آموزش مناسبی پشتوانه آن باشد، انسان را برای مواجهه با مشکلات، توانمند میسازد.
پایه فعالیتهای جامعه اسلامی دانشجویان، بر اساس تفکرات شهید بهشتی، ایدئولوژی شهید مطهری و اجرای منویات مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) است
هدف شما از شرکت و عضویت در تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد، چه بود؟
ما رسالتی برای تمدنسازی، بر عهده داریم و نیازمند فهم و تبیین خودآگاهی و رشد ابعاد مختلف هم به لحاظ فردی و شخصی و هم به معنای گروهی و تیمی هستیم؛ و به عنوان یک دانشجو، باید خصلت پیشرو بودن؛ جریانساز بودن و داشتن موضع در جریانات اجتماعی مختلف را حفظ کنیم. خصوصیت بارز جامعه اسلامی دانشجویان، دانشجویی بودن آن است و کلیه فعالیتها از مرحله برنامهریزی تا مرحله اجرا، همه از طریق خود دانشجویان، انجام میشود و مجموعههای غیردانشجویی، نقش بهخصوصی در آن ندارند.
تشکل دانشجویی هم باید آزادی عمل لازم را برای فعالیت داشته باشد و هم از اصالت حرکت برخوردار باشد تا در حوزههای مختلف کاری سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و... از مسیر اصلی خود منحرف نشود؛ در صورتی که افراد از پشتوانههای فکری اصیل برخوردار باشند، به گروههای بیرونی، وابستگی پیدا نمیکنند و بهراحتی ملعبه دست احزاب بیرونی نمیشوند؛ در تشکل جامعه اسلامی دانشجویان، پایه فعالیتهای تشکیلاتی بر اساس تفکرات شهید بهشتی و مبنای اعتقادی آن، برگرفته از ایدئولوژی شهید مطهری، پایهریزی شده و ولایتپذیری و اجرای منویات مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در دانشگاه، از همان ابتدا تا به امروز در صدر رسالتهای این تشکل قرار گرفته است.
از دیدگاه مقام معظم رهبری، مهمترین وظیفه و ماموریت تشکلهای دانشجویی چیست؟
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، حضور فکری و بیانی در مسائل مهم کشور و حضور فیزیکی در مواقع لازم، دفاع صریح و بدون تقیه از نظام اسلامی، تبیین و قانع کردن دلها، افزایش سطح آگاهی سیاسی و دینی، افزایش مخاطبان در سطح دانشجویی، تداوم و توسعه اردوهای جهادی، توجه به سبک ایرانی_اسلامی در اندیشه و عمل، تشکیل یک جبهه واحد ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی، پرهیز از اتهام بیجا به افراد مبنی بر غیرانقلابی بودن، همافزایی تشکلهای انقلابی دانشجویی، نگاه راهبردی به انقلاب و تفکر درباره آینده از مهمترین وظایف و مأموریتهای تشکلهای دانشجویی است.
فعالیتها و مأموریتهای تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد، به چه صورت بوده و در چه قالبهایی اجرایی شده است؟
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد، که این تشکل به اسم مخفف جاد نیز شناخته میشود و برگرفته از ابتدای کلمات جامعه اسلامی دانشجویان است؛ تا حد بسیار زیادی در بین مسئولین دانشگاه و حتی حوزه سیاستگذاری دانشگاه، اثرگذار بوده؛ و در مسائل دانشگاهی، استانی و کشوری، نظر، ایده و انتقادات خود را به گوش مسئولین رسانده و باعث تغییر و تحولاتی شده است؛ جدای فعالیتهای اجرایی، کارگاههای آموزشی مختلف، حلقههای مطالعاتی و کتابخوانی، اردوهای تشکیلاتی و فعالیتهایی جهت گرد هم آوردن دانشجویان و ارتقاء مبانی اعتقادی، موضعگیری و صدور بیانیه در مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته است؛ علاوه بر آن، تلاش شد که تشکل جامعه اسلامی به دانشجویان معرفی شود؛ این قبیل اقدامات شامل عضوگیری و جذب دانشجویان جدیدالورود، مصاحبه، برگزاری دوره، کارگاه و اردو با حضور مسئولین ادواری در قسمتهای مختلف دانشگاه شامل دانشکدهها، خوابگاه و خارج از دانشگاه میباشد.
روند اداری موجود در کارها برای دانشجویان تشکلها بعضأ طاقتفرسا است
مشکلات و چالشهای موجود بر سر راه تشکل دانشجویی شما چه بوده است؟
تشکلهای دانشجویی عرصه مهمی برای تعامل و گفتگو میان دانشجویان و سایر ارکان دانشگاه هستند اخلاق کاری، اخلاق در تعاملات، اخلاق دینی از جمله مواردی هستند که در صورت همراهی دانشگاه و میدان دادن به تشکلها، قطعا در دانشجویان ایجاد و تقویت میشود. روند اداری موجود در کارها، برای دانشجویان تشکلها بعضأ طاقتفرسا است که با همکاری مسئولین تا حد زیادی تسهیل گری صورت میگیرد.
انتظارات مقام معظم رهبری از تشکلهای دانشجویی چیست؟
رهبر انقلاب اسلامی میفرمایند: محیط دانشجویی باید، شاد، زنده، پرهیجان، مطالبهگر و شوقآمیز باشد؛ هر پیشنهادی ضمن داشتن عمق تحلیلی و فکری، واقع بینانه و پخته باشد و به گرهگشایی از مشکلات کمک کند. ایشان میفرمایند: من به هیچ وجه به محافظه کاری، انتقاد نکردن و ایراد نگرفتن توصیه نمیکنم؛ اما باید در حرف و عمل خود دقت کافی به خرج دهیم. و همانگونه که بارها گفته شد، کار اصلی دانشجو، درس خواندن است، اما در کنار آن نگاه به مردم و جامعه و ارائه راه حل برای مشکلات، جزء وظایف حتمی دانشجو است؛ دانشجویان باید نسبت به آینده فعال و حساس باشند؛ تشکلها باید بهویژه در محیط دانشجویی و داخل دانشگاه، اثرگذار باشند، در حالیکه اندک است. تقویت پشتوانه فکری و نظری در کنار نگاه نقادانه، نگاه سرافرازانه هم در قبال پیشرفتهای پرشمار بخشهای مختلف داشته باشند.
نبود رقابت در میان تشکلهای دانشجویی باعث بیتفاوتی آنها میشود
وجود همزمان تشکلهای دانشجویی با عقاید سیاسی مختلف در دانشگاه مفید است یا مضر؟
حضور تشکلهای دانشجویی با عقاید مختلف و بصورت همزمان نشان از برپایی دموکراسی در جامعه که در اینجا دانشگاه است، دارد و همین مقوله باعث ایجاد محیط رقابتی میشود که رقابت در نوع سالم، سبب پویایی در محیط دانشگاه و تشکلها میشود. در نتیجه، حضور همزمان تشکلهای دانشجویی با عقاید مختلف، در دانشگاه بسیار خوب است و اگر این اتفاق رخ ندهد، رقابت در میان تشکلها، از معنای خاصی برخوردار نیست و تشکلها به سمت بیتفاوتی سوق پیدا میکنند.
خبرنگار: محمدرضا نیازی شهرکی
انتهای پیام/
کد خبر: 1229287 برچسبها تشکلهای دانشجویی تشکلهای اسلامی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی